نـشـــــــاط: بچه های لوس محصول چه نوع دیدگاهی هستند؟

Saturday, October 15, 2005

بچه های لوس محصول چه نوع دیدگاهی هستند؟

هیچیک از ما دوست نداریم بچه ای لوس داشته باشیم: بچه ای که بدقلق، خودمحور، پرتوقع وبی ملاحظه باشد. حالا ببینیم چه چیزهایی بچه ها را لوس میکند و چه چیزهای لوس نمی کند.
وقتی من بچه های خودم را بزرگ می کردم دیگران به من می گفتند اگر نگذارم بچه ام گریه کند یا زیاد بغلش کنم لوسش کرده ام. خوشبختانه من به این حرف های بی معنی اعتقاد نداشتم.
بچه با محبت دیدن لوس نمی شود. بچه ها به مهر و محبت به اندازه آب و غذا نیازمندند. مساله در تعریف ما از عشق و محبت است.
اگر ما هر چیز مادی که آن ها می خواهند بهشان بدهیم به آن ها عشق نورزیده ایم. والدین اغلب فکر می کنند وقتی بچه های شان را با اسباب بازی ها و فعالیت هایی که آن ها می خواهند اشباع می کنند به آن ها عشق ورزیده اند، اما نتیجه واقعی چنین برخوردی با بچه ها چیست؟سه پیامد منفی مهم لوس کردن بچه ها توسط مادیات عبارت اند از:
1- این کار منجر به پرورش رفتارهای اعتیادآور می شود. آن ها به اشباع شدن با چیزها و کارهایی که منشاء بیرونی دارند ونه اشباع از درون با مهرورزی و خلاقیت معتاد می شوند. بسیاری از افراد بزرگسال به ولخرجی و سایرفعالیت ها برای پر کردن خلاء درونی شان معتاد اند. آن ها وقتی مضطرب هستند، به جای این که با منشاء استرس برخورد کنند، سعی می کنند بر احساس شان با رفتارهای اعتیادآوری چون پول خرج کردن، تماشای تلویزیون، غذا خوردن و مانند آن سرپوش بگذارند.
وقتی اسباب بازی های زیاد، برنامه های زیاد، غذاهای خیلی خوب برای بچه های مان فراهم می کنیم، یا اجازه می دهیم زیاد تلویزیون تماشا کنند، به آن ها عشق نورزیده ایم. به این ترتیب ما تنها به آن ها یاد می دهیم که معتاد شوند.
2- اغلب والدین در حالی که چیزها و موقعیت های زیادی را برای بچه های شان فراهم می کنند؛ نیازهای خوشان را انکار می کنند. این که شما تسلیم همه توقعات بچه بشوید، به خصوص اگر از خواسته های خودتان صرفنظر کنید، به معنی عشق ورزی به بچه ها نیست. وقتی شما دائما تسلیم بچه می شوید و نیازهای خودتان را انکار می کنید وندیده می گیرید، بچه ها یاد میگیرند که نادیده گرفتن نیازهای دیگران و آدمی لوس و پرتوقع بودن مجاز است. احتمالا اگر شما با رعایت حال و ملاحظه خودتان از بچه ها توقع نداشته باشید که ملاحظه شما را بکنند بچه ها هم یاد نمی گیرند که ملاحظه شما را بکنند. آن ها یادمی گیرند که با شما آن طوری برخورد کنند که خودتان با خودتان می کنید. بنابراین نادیده گرفتن خودتان، محبت به فرزندان تان نیست. وقتی شما به خودتان احترام نمی گذارید به فرزندان تان می آموزید که افرادی بی اعتنا به دیگران باشند و حرمت نگهدار نباشند.
3- یکی از مهم ترین مشکلات جامعه این است که کودکان می آموزند که اعتماد به نفس خود را از طریق تایید دیگران در مورد ظاهرشان، تعداد اسباب بازی ها و قیمت لباس های شان به دست آورند. فقط در صورتی که والدین به جای ارزش گذاشتن بر ظاهر و اموال بچه ها به آن ها نشان دهند که به کیفیت های درونی آن ها -از قبیل همدلی، خلاقیت، دلسوزی، شادی، شور و شوق زندگی- اهمیت می دهند، بچه ها یاد خواهند گرفت که اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندی خویش را به تایید دیگران وابسته نبینند. اعتماد به نفس حقیقی از باطن انسان نشأت می گیرد، از آن جا سرچشمه می گیرد که واقف باشیم به این که ارزش ما به خاطر آن چیزی است که هستیم نه به خاطر ظاهرمان یا کاری که می کنیم. متاسفانه جامعه مادی گرا، اعتماد به نفس و محبوبیت انسان را به نگاه تاییدآمیز دیگران درباره ماشین، خانه و لباس افراد گره می زند.
وقتی فرزندمان را با اشیاء مادی لوس میکنیم، باعث می شویم بچه ها ارزش وجودی خودشان را به تایید دیگران وابسته و مرتبط ببینند.
می شود بچه های مان را با چیزهای مادی لوس کنیم، اما با عشق و محبت بچه ها لوس نمی شوند. عشق یعنی پذیرش بچه ها به خاطر آن چیزی که واقعا هستند. عشق یعنی درک، دلسوزی و همدلی. وقتی اوقاتی را اختصاصا با فرزندان تان می گذرانید، همواره یار وهمراه آن ها هستید و آن ها را درک می کنید حقیقتا به آن ها عشق ورزیده اید. بزرگ ترین هدیه ای که می توانید به فرزندان تان بدهید این است که به خاطر وجود و باطن آن ها برای شان ارزش قائل باشید. این عشق واقعی است و هیچ شی ء مادی نمی تواند جایگزین آن شود.
برای مثال وقتی به سفر می روید می توانید ارزش ها و انتظاراتی که به فرزندتان آموخته اید در عمل پیاده کنید. مثلا می توانید به جای این که چیزهای زیادی برای او بخرید، همگی با هم برای خرید لباس و غذا برای نیازمندان اقدام کنید. به جای لوس کردن بچه ها با عرضه زیاد مادیات، چرا حس خودارزشمندی آن ها را با فراهم کردن فرصت هایی برای نوع دوستی و بخشش تقویت نکنیم؟
برگرفته از: Parentstalk.com

2 :پاسخ

At 10:57 AM, Blogger masker said...

با تشکر بعنوان پدر یک بچه برام مفید بود

 

At 1:14 PM, Blogger s.s.sarbandy said...

ممنونم، خیلی وقت بود که این موضوع فکرم را مشغول کرده بود.بالاخره این نوشته حلش کرد.

 

Post a Comment

<< Home