نـشـــــــاط: تعیین حدود و تایم اوت (وقفه)

Monday, August 09, 2004

تعیین حدود و تایم اوت (وقفه)

س: کودک نوپای من از من حرف شنوی ندارد، او بچه های دیگر را تهدید می کند، اشیا را پرت می کند، گاز می گیرد و کتک می زند، چه طور می شود او را از این رفتار بازداشت؟

ج: آیا به نظرتان می رسد که کودک نوپای شما می خواهد همه ی اصول و قوانینی که شما برای او وضع می کنید نقض کند؟ آیا او کودکان همبازیش را کتک میزند و هل می دهد؟ آیا او همه ی اصول ایمنی را زیر پا می گذارد؟ بله، البته که همین طور است! این ها همان چیزهایی هستند که تصور می شود هر بچه ای در سن او انجام بدهد! ( اگر کودک نوپای شما چنین نمی کند شما باید خود را سرزنش کنید!) اگرچه چنین رفتارهایی والدین را آشفته می کند، اما باید به طرز تلقی کودک توجه کرد. از دید او تمام جهان متعلق به اوست، همه به خاطر منافع اوست که وجود دارند. اگر کسی سر راه اوست، باید از سر راه برش دارد!
بچه ای که این طور فکر می کند هیچ مشکلی ندارد. این غریزه ی بقا است، روشی است که کودک شما به مدد آن از رشد و بزرگتر شدن خود اطمینان می یابد. بچه های حیوانات برای غذا و قلمرو با یکدیگر می جنگند، چرا کودک شما نباید چنین کند؟ گرچه انتظار می رود از یک نوپا چنین رفتاری سر بزند اما قطعا وقتی او بزرگترشود قابل قبول نیست.از این جا است که قاعده ی وضع محدودیت ها لحاظ می شود. این قاعده ی تربیتی مهمی است که والدین در این سن باید آن را درک کنند. اینکه شما مایلید به کودک نوپای تان بیاموزید که به چه حدود و قوانینی احترام بگذارد به وضع مجموعه ای از محدودیت ها منجر می شود؛بعضی قوانین مثل «تنها در خیابون نـَدو» یا «کسی را کتک نزن». توجه کنید که کودک در این سن هنوز آمادگی اطاعت از
قوانین را ندارد، به این دلیل ساده که ذهن او هنوز نمی تواند درک کند که نقض قوانین پیامدهایی دارد. برای درک پیامدِ یک مساله، ذهن فرد بالغ قادر است یک فرایند سه مرحله ای را به این منظور طی کند. 1- کسی را کتک نزن. 2- اگر کسی را کتک بزنم تنبیه خواهم شد. 3- بنابراین کسی را کتک نمی زنم. این روند کاملا معنی دار است، نه؟ بله، البته برای ذهن ما معنا دار است. اما یک کودک نوپا نمی تواند این روند استدلال و استنتاج را تا مرحله ی سوم طی کند. کودک شما احتمالا می تواند درک کند که شما به او گفته اید " کسی را کتک نزن" ، و این که اگر کسی را کتک بزند تنبیه خواهد شد، اما ذهن کوچک و رشدنایافته ی او قادر به این استنتاج نیست که: " بنابراین، من دیگر کسی را کتک نخواهم زد چون دوست ندارم تنبیه شوم".
با تکرار چرخه ی مکرر و خسته کننده ی اجبار و تحمیل قوانین، شما نهایتا سومین مرحله در فرایند فوق را به کودک تان می آموزید. او ممکن است آن را طی تنها چند ماه یا حدود یک سال بیاموزد. اما وقتی شما بارها و بارها این قوانین را با زور اجرا می کنید شما در حقیقت اجازه می دهید که ذهن کوچک او فرایند فوق را آن قدر تکرار کند تا زمانی که به حدی رشد کند که به قوانین احترام بگذارد و از آن ها اطاعت کند. این مساله ما را به یک اصل بسیار مهم تربیتی رهنمون می شود.

درگیری تان را خردمندانه انتخاب کنید
در این سن کودکان نوپا قادر نیستند از همه ی قوانین پیروی کنند، قوانین مرتبط با اصول ایمنی، رفتار اجتماعی، و زندگی خانوادگی و نظایر این ها. اگر شما سعی کنید یک کودک هجده ماهه را مجبور کنید که از تمام قوانینی که انتظار دارید یک کودک سه ساله از آن ها پیروی کند؛ متابعت کند، در این صورت شما تمام روز را به تنبیه فرزندتان خواهید گذراند. کودک شما پیروی از قوانین را نخواهد آموخت؛ بلکه تنها می آموزد که دنیا مملو از جنگ و تنبیه است. ما به شما پیشنهاد می کنیم که قوانینی که احساس می کنید اهمیت بیشتری دارند انتخاب کنید و تصمیم بگیرید که کدام قوانین و حدود ارزش دعوا ومرافعه ندارند. برای مثال، شاید این مساله مهم باشد که کودک شما بیاموزد که نباید در خیابان دستش را از دست شما جدا کند و به خیابان بدود، یا نباید با اشیاء سخت به شیشه های در و پنجره بکوبد. این ها قوانین تقریبا مهمی هستند. اگرچه اگر کودک نوپای شما بخواهد با اسباب بازی پلاستیکی اش به دیوار بکوبد، یا در دالان بی خطر منزل تان دستش را از شما جدا کند و بدود؛ ممکن است کمی برای شما ناراحت کننده باشد یا از نظر ایمنی کمی احتمال خطر باشد، اما احتمالا ارزش کشمکش ندارد. در حقیقت وقتی شما به او اجازه می دهید که آزادانه در اطراف گشت بزند، چیزهای تازه را امتحان کند، سر و صدا راه بیندازد و کمی شلوغ و نامرتب باشد؛ شما به ساده گی به او اجازه داده اید که یک کودک نوپا باشد( چنان که هست). چیزهای کوچک و کم اهمیت را فراموش کنید و توجه تان را به مسائل مهم تر معطوف کنید. در این صورت، شما به جای ادب کردن کودک تان، وقت بیشتری خواهید داشت که صرف بازی کردن با او خواهید کرد.


تایم اوت
تایم اوت یکی از انواع رایج تأدیب است، و جایگزین مناسبی برای تنبیه بدنی است. به زبان ساده تایم اوت یعنی این که شما کودک تان را از موقعیتی که رفتار ناشایست از او سرزده دور می کنید و او را مجبور می کنید که برای مدت کوتاهی در جای دیگری بماند. یک دقیقه تایم اوت به ازای هر سال از سن کودک مناسب است.
جاهایی که برای گذاشتن کودک در موقع تایم اوت مناسب اند عبارت اند از: صندلی، تخت، اتاق خواب، راه پله. نکته ی مهم دور نگه داشتن کودک از وضعیتی است که قبلا در آن قرار داشته. اکثر کودکان نوپا، در جایی که شما آن ها را برای تایم اوت گذاشته اید نمی مانند. نگه داشتن آنها در آغوش یا روی پاهای تان در زمان تایم اوت می تواند جایگزین مناسبی باشد. گرچه این کار شباهت چندانی به تنبیه ندارد، اما اگر آن ها را با تندی از محلی که در آن مشغول بازی بوده اند دور کنید و روی پای تان بگذارید ممکن است معترض شوند. وقتی کودک را در موقعیت تایم اوت قرار دادید به ساده گی به او بگویید " کسی را کتک نزن، این کار درستی نیست" یا هر تخلفی که کرده به او گوشزد کنید.
آیا اِعمال تایم اوت به یک کودک 18 ماهه رفتارهای ناشایست او را تغییر یا کاهش خواهد داد؟ احتمالا، خیر! می پرسید پس چرا باید این کار را بکنیم؟ به دلایلی که زیر عنوان " تعیین حدود" شرح دادیم. سرانجام کودک شما به اندازه ای از لحاظ ذهنی رشد خواهد کرد که شروع به تبعیت از قوانین بکند. تایم اوت دادن در سنین
نوپایی او را در این هدف یاری خواهد کرد.

منبع: www.askdrsears.com

0 :پاسخ

Post a Comment

<< Home